شش گوشه

همه رفتند زیارت ارباب اما من جا مانده ام

همه رفتند زیارت ارباب اما من جا مانده ام

شش گوشه

ای ضریحی که اسمت شده شش گوشه
شبکه های تو بوسه بارون میخواد

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شش گوشه» ثبت شده است


وقتی که صحبت از دین است و نماز است و دعا و عبادت ، آن رگ آریائیشان گل می کند که مگر ما آریایی نیستیم ؟ پس چرا باید به زبان اعراب با خدا سخن بگوئیم ؟ چرا باید به زبان عربی نماز بخوانیم ؟ چرا باید قبله مان با قبله اعراب یکی باشد،مگر ما ایرانی نیستیم ؟ مگر دین اجدادمان کوروش و داریوش چه اشکالی داشت که دین اعراب را به ما تحمیل کرده اند؟اصلا خدای ما الله نیست ، اهورا مزداست

و دهها چرا و مگر و اگر دیگر که در یک آن برایت ردیف می کنند !

 اما...

بقیه ی مطلب رو تو ادامه مطلب بخونید

۷ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۰۴
محمد امین .م


قابل توجه اونایی که مردم خطه ی گیلان رو به بی غیرتی و ترسویی محکوم میکنند


پیام مقام معظم رهبری :

شهید املاکی شما ، که توی میدان جنگ شیمیایی زدند ،

و خودش هم آنجا در معرض شیمیایی بود ، بسیجی بغلدستش ماسک

نداشت ،شهید املاکی ماسک خودش را برداشت بست به صورت

بسیجی همراهش ! قهرمان یعنی این !

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۳۵
محمد امین .م

اﺳﻤﺶ ﺷﺪ ﻣـــــــــــﺪ . . .

ﺷﻠﻮار ﻟــــــﯽ را ﺑﺮاﯾﻤﺎن ﻓﺮﺳﺘﺎدﻧﺪ . . .

اول زﯾﺎد ﻫﻢ ﺑــــﺪ ﻧﺒﻮد . . .ﺑﻌﺪ ﺷﺪ آﻓـــــــــﺖ ﻏﯿﺮت و ﺣﯿﺎ . . .

ﭘﺴﺮاﻧﻪ اش از ﺑﺎﻻ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺷـــﺪ . . . و . . .دﺧﺘﺮاﻧﻪ اش از ﭘﺎﯾﯿﻦ . . .

ﭼﺎدر ﺷــﺪ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﻫﺎی ﺑﻠﻨﺪ . . .

ﻣﺎﻧﺘﻮ ﻫﺎ ذرﻩ ذرﻩ آب رﻓﺖ . . .ﺣﺎﻻ دﯾﮕﺮ ﺑﺎﯾﺪ آن را ﺑﻠــــــــــﻮز ﻧﺎﻣﯿﺪ . . .

ﭼﺎدر ﭼﺎدری . . . ﻫﺎ ﻫﻢ ﮐﻢ ﮐﻢ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﺷﻨــــــﻞ ﺷﺪﻩ . . .

ﯾﺎ آﻧﻘــــــﺪر ﻧﺎزک ﮐﻪ . . .ﺑﻮدﻧﺶ ﻃﻌﻨﻪ اﯾﺴﺖ ﺑﻪ ﻧﺒﻮدﻧﺶ . . .

ﺣﺎﻻ ﮐﻪ دﯾﮕﺮ ﺷﻠـــــﻮار ﺟﺎﯾﺶ را ﺑﻪ جوراب شلواری دادﻩ . . .

روﺳﺮی ﻫﺎ ﻫﻢ ﮐﻪ از ﻋﻘﺐ و ﺟﻠﻮ آب رﻓﺘﻪ

ﻣﺎﻧﺪﻩ ام ﻓﺮدا ﻓﺮزﻧﺪان اﯾﻦ ﻧﺴــــــﻞ ﻫﻨﻮز ﻫﻢ . . .

ﻣـــــــــــــــــﺎدر

را اﺳﻮﻩ ﭘﺎﮐﯽ . . .و . . .

ﭘــــــــــــــــــــﺪر

 را ﻣﻈﻬﺮ ﻣﺮداﻧﮕﯽ ﻣﯿﺪاﻧﻨﺪ؟؟؟

ﻛﺎش ﻣﺮدان ﺣُﺮﻣﺖ ﻣَﺮد ﺑﻮدﻧﺸﺎن راﺑﺪاﻧﻨﺪ . . .

و . . .زﻧﺎن ﺷﻮﻛﺖ زن ﺑﻮدﻧﺸﺎن را . . .

ﻛﺎش ﻣﺮدان ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﺮد ﺑﺎﺷﻨﺪ . . .و . . .

زﻧﺎن ﻫﻤﯿﺸﻪ زن . . .آﻧﮕﺎﻩ ﻧﻪ روز "زن " دارﯾﻢ . . . و ﻧﻪ روز "ﻣﺮد " ﺑﻠﻜﻪ ﻫﺮروز ، روز " اﻧﺴﺎﻧﯿﺖ " اﺳﺖ

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۲۶ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۳۶
محمد امین .م


                 

طرف با یک موتور گازی آمد جلوی در مسجد. سلام کرد. جوابش را با بی‌اعتنایی دادم. دستانش روغنی بود و سیاه. خواست موتور را همان جلو ببندد به یک ستون، نگذاشتم.

گفتم: اینجا نمیشه ببندی عمو. با نگرانی ساعتم را نگاه کردم. دوباره خیره شدم به سر کوچه. سه، چهار دقیقه گذشت و باز هم خبری نشد. پیش خودم گفتم:

مردم رو دیگه بیشتر از این نمیشه نگه داشت؛ خوبه برم به مسئول پایگاه بگم تا یک فکری بکنیم. یک دفعه دیدم بلندگوی مسجد روشن شد و جمعیت صلوات فرستادند! مجری گفت: نمازگزاران عزیز در خدمت فرمانده بزرگ جنگ حاج عبدالحسین برونسی هستیم که به خاطر خرابی موتورشان کمی با تأخیر رسیده‌اند


۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۲۴ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۵۸
محمد امین .م